عـلـیـرضـاعـلـیـرضـا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
بـاهـم بودنمونبـاهـم بودنمون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
مــامــانــیمــامــانــی، تا این لحظه: 29 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
بــابــایــیبــابــایــی، تا این لحظه: 32 سال و 26 روز سن داره

جیگیـلی مـامـان بـابـا

هفته ی نسبتآ آرام ..

سلام علیرضای قشنگم .. دقیقااگه الان بخوام بهت بگم شمافرداهفته32روتموم میکنی ومیری توهفته33 خداروشکر7هفته بیشترنمونده ولی خوب میگن هفته های آخرمخصوصا4هفته آخر خیلی دیر میگذره نمیگم خسته شدم ..نه!! من تورو با تمام وجودم دوست دارم وقتی 180 درجه میچرخی  وقتی که میچرخی تمام شکمه من به لرزه میفته خیلی خنده دار واقعا صحنش  وقتی  بازی میکنی توی دلم ،وقتی در روز بیشتر از 2یا 3 بار سکسکت میگیره  و بعضی موقه ها با داشتن سکسکه سفت به معده و یا مثانم میزنی  فک میکنم کاملن فهمیدی که چقد دردم میگیره وقتی پاهاتو سفت میزنی روشون برا همین موقه سکسکه مخوصا وقتی ط...
18 آبان 1392

هفته ی 31

سلام علیرضای من  خوبی پسر قشنگم ؟؟ نمیدونم اینچیزا رو بگم یا نه ؟؟  پسر قشنگم بعد از اون سرماخوردگیه بدی که گرفتم که بلافاصله بعد از اون زونا گرفتم  الان پام یه جورایی میشه گفت در رفت  جمعه وقتی داشتیم از خونه مامانجون میومدیم هوا تاریک شده بود و من بعد از یک سال و نیم زندگی کردن تو این خونه سه تا پله ی آخرو ندیدم و برای اینکه به شکمم و به کمرم ینی به شما آسیب نرسه مجبور شدم به پای چپم فشار بیارم و مچه پام بدجور ضربه خورد دیگه نفسم بالا نمیومد و مثه بچه ها زار زار گریه میکردم .. واقعا دردش غیر قابل تحمل بود  بیچاره بابایی چقدر هول شده بود .. از ب...
6 آبان 1392
1